۱. لینوکسی شدن کار سختیه. دل کندن از دنیای ویندوز و محیطی که چندین سال بهش خو گرفتیم کار واقعن نفس گیریه. ولی تجربه ایه که واقعن ارزششو داره و حاصلش چیز جالبیه، از جهات متفاوت. یکی از سختی هایی که هست برای مهاجرت از ویندوز به لینوکس، اینه که ما یه ویندوز داریم که هر سه چهار سال یه بار یه نسخهی جدید میده، اما چندین توزیع مختلف لینوکسی داریم که واقعن میتونن گیج کنن آدم رو در ابتدا. این مطلب مخاطبش کساییه که توی دوراهی(هزار راهی) انتخاب توزیع مناسب گیر کردن و نمی دونن کدوم توزیع رو انتخاب کنن.
۲. گزینه زیاده اما چیزی که به تازه کارها توصیه میشه معمولن یکی از ایناس: اوبونتو، مینت، فدورا. یکی از این سه تا رو انتخاب کنید و تمام. پیشنهاد شخصی من: اوبونتو. یکی از این سه تا رو انتخاب کنید وتمام.
۳. چرا اینقدر سریع؟ نکته اینجاست: در بدو ورود به دنیای لینوکس، یه عالمه چیز جدید قراره ببینید. نکتهی جالب اینجاست که این چیزای جدید که توی یکی دو ماه اول (تقریبن) قراره ببینید، بین همهی توزیعا مشترکه. مدتی زمان میبره برای یه تازه وارد تا به جایی برسه که توی مصرف روزمره و حتی حرفهایش بتونه تفاوت توزیع های مختلف رو درک کنه. به همین سادگی: اوبونتو رو انتخاب کنید و این وسواس انتخاب توزیع پرفکت و ایدهآل رو بذارید برای بعد از یکی دو ماه تجربه. اون موقعه که وقتی از تفاوت توزیع ها حرف زده میشه تازه میتونید تشخیص بدید کدوم براتون بهتره و منطقی انتخاب کنید. وگرنه در روزهای اول صرفن وقت دارید هدر میدید وقتی هی جستجو میکنید به دنبال توزیع بهتر.
۴. دست به کار بشید. اوبونتو آخرین نسخه رو دانلود کنید، نصب کنید، یکی دو ماه باهاش ور برید و بعد تازه وقت اینه که برید توزیع ها رو مقایسه کنید. شایدم مثل من بعد از تست کردن دو سه مورد از توزیعای معروف دیگه، باز برگردید سراغ اوبونتو. این که کدوم توزیع رو انتخاب کنیم برای شروع، سوالیه که از من و احتمالن اکثر کاربرای گنو/لینوکس زیاد پرسیده میشه. این مطلب صرفن یه راه حل بهینه برای شروع بود که نوشتم برای راحت کردن کار آدما. وگرنه درواقع بعد از ورود به دنیای لینوکس، دست به جستجو بودن اتفاقن خیلی هم مهمه.
برای من تجربهی رفتن از ویندوز به لینوکس یکی از بهترین تجربههای زندگی کامپیوتریم بود.
باید بگم که فکر میکنم در حال حاضر اوبونتو جای ویندوز رو گرفته و این توزیع مناسبی برای کسانی که میخوان مهاجرت کنن باشه.
رفتن به دنبال چیزهای جدید همیشه حس و تجربه خوبی به ادم میده اما در مورد مهاجرت از یک سیستم عامل به یکی دیگه قبل از هرچیزی مطالعه از همه چیز واجتره ، درسته که هیچ کس انتهای مسیر و خبر نداره اما دونستن تجربیات بقیه کمک میکنه که ادم کمتر اشتباه کنه . در مورد انتخاب ابونتو عمده دلیلی که منو مجاب کرد برم سمتش وجود فروم قویی بود که خیلی از مشکلات منو حل میکرد ، مثلا اولین چیزی که من توقع دارم از ابونتو به عنوان سیستم عامل دم دستیم بشتیبانی از زبان فارسی که توی توزیع های کمتر معروفتر شاید به ندرت بشه این حمایت دید .اما به شخصه برای انتخاب سیستم عامل دم دستی ترجیحم به انتخاب چیزی که بیشترین سازگاری با سخت افزارم داشته باشه مثل لوبونتو