۱. وینستون چرچیل یقینن معروفترین و احتمالن محبوبترین سیاستمدار انگلیسیه. فیلم تاریکترین زمان(ساعت؟) داستان روزهای اول نخستوزیری چرچیل رو نشون میده، در اوایل جنگ جهانی دوم، وقتی که نخستوزیر قبلی چندان با برنامه نشون نداده. چالش اصلی چرچیل در این زمان تصمیمگیری درمورد ۳۰۰ هزار سربازیه که توی بندر دانکرک گیر افتادن.
۲. یه اتفاق باحال که افتاده اینکه که دو کارگردان (جو رایت و کریستوفر نولن) همزمان رفتن سراغ یه واقعه: گیر افتادن سربازهای انگلیسی در بندر دانکرک فرانسه. و حالا این امکان رو به ما میدن که ماجرا رو از دو زاویه متفاوت ببینیم. (فراموش نکنیم که اینها مستند نیستن) نولن داستان رو از دریا و آسمان و بندر روایت میکنه و رایت رفته سراغ سیاستمدار ها و تصمیمگیرنده ها. با هم دیدن این فیلمها میتونه تجربه جالبی باشه.
۳. نقش چرچیل رو گری اولدمن بازی کرده ولی اونقدر گریم سنگینی داره که من تا نیم ساعت فکر می کردم اولدمن توی یه فیلم دیگه احتمالن چرچیل بوده و اینجا این یکی دیگهس. ولی صداش لو داد ماجرا رو. درکل گریم سنگین اولدمن واقعن حیرت انگیز بود. از ظواهر که بگذریم، بازی با کلمات چرچیل که معروف هم البته هست، توی این فیلم خیلی هنرمندانه به نمایش گذاشته شده و یه جورایی سعی در قدیس کردن چرچیل داره. این شاید یکی از مشکلات سینماست که گاهی باعث میشه چهرههای خاکستری تاریخ، به عنوان فرشته ها به مردم معرفی بشن.
- قبلن درمورد دانکرک هم نوشته بودم.
در مورد قلمت همچنان باید بگم که آدمو شده ماهی یه بار میکشونه و اینکه به آرامشی نسبیت با وجود هوشت (که به نظرم چیزه نادریه و به دست آودنش سخت) حسودیم میشه.
البته اینم بگم که ممکنه قضاوتم غلط باشه ولی به هر حال حداقل اینطور به نظر به میرسه.
لطف دارید شما.