۱. دیدین از این وانت نیسان آبیها چقدر بد میگن؟ بد که نمیگن درواقع. شهرت بدی دارن. شوخیش اینه که حق تقدم همیشه با نیسان آبیه. جدیش اینجوریه: کسایی که پشت وانت میشینن، مخصوصن نیسانآبیا، هیچ چیزی از فرهنگ رانندگی نمیدونن و بدون هیچ توجه و احتیاطی رانندگی میکنن. هروقت به اینا رسیدی بهشون راه بده که مشکل پیش نیاد واسه خودت.
۲. این نگاه کاملن منطقیه. رفتاری که از این رانندهها دیدیم نشون داده که معمولن بیدقت رانندگی میکنن و احتیاط حکم میکنه که حواسمون پیش اونا جمع تر باشه و خب برای اجتناب از مشکل بذاریم که از ما رد بشن و دور بشن. اما میشه قضیه رو جور دیگهای هم دید. عادت کردیم که فقط طرف خودمونو توی قضیه ببینیم و قضاوت رو بدون شواهد کافی انجام بدیم و حکم صادر کنیم.
۳. هفتهی پیش با دو تا از دوستام توی ماشین بودیم. رسیدیم به یکی از همین نیسان آبیا. یکی از دوستام خطاب به اون یکی چیزی گفت که واقعن ارزشش رو داشت که اینجا درموردش بنویسم. توی حرفاش به این اشاره کرد که این ماشینا – منظورش همهی وانتا بود، نه فقط نیسان- خیلی خشک و سفتن و فرمون هیدرولیک ندارن و صندلیشون اصلن راحت نیست و بخاطر اینا باید درحد امکان تقدم و اولویت رو به اونا داد. درواقع کاری که ما میکنیم همونیه که قبلن میکردیم. ولی این دفه با یه بینش متفاوت. اینکه این راننده ها کار سختتری توی کنترل ماشینشون دارن و از اونجایی که شغلشون به این ماشینا وابستهس، زمان زیادی رو پشت فرمونن و سروکله زدن با این ماشینای بدقلق یکم سخت و خسته کنندهس. و واسه همینه که یکم بی مراعاتتر از بقیه رانندگی میکنن.
۴. همهی حرفم این نیست که به وانتها راه بدیم موقع رانندگی. میتونیم بهشون راه بدیم، ولی نه به این دلیل که خطرناکن، با این نگاه که این آدمها بیشتر از ما پشت فرمونن و شاید همیشه مثل ما سرحال نباشن و وقتی ساعت ۷ شب وقتی داریم میریم به یه مهمونی، بهشون برمیخوریم، اونا درواقع هنوز سرکارن و خستگی یه روز توی تنشونه. هرچند که داریم توی شهرهایی زندگی میکنیم که جمعیت میلیونی دارن، ولی واقعن از اجتماع دوریم. دیگه اجتماع نیستیم، چند میلیون آدم مفردیم که تصادفن محل زندگیشون نزدیکه همدیگهس. زندگی شهری شیرین نیست و یکی از دلایلشم دوربودن آدماش از همدیگهس. اگر فقط توی همینچیزهای کوچیک سختیها و دردهای همدیگه رو ببینیم، زندگی خیلی شیرینتر میشه. شاید هیچوقت با هم همکلام نشیم، ولی حداقل وقتی توی پمپ بنزین میبینیم که رانندهی ماشینعقبی، با به چهرهی آروم داره بنزین میزنه، و اتفاقای حین رانندگی جوری نبوده که ابروهاشو توی هم ببره، همین کافیه.
نکته: من اصلن اینجا نمیخوام رانندگی بد بعضیها رو توجیه کنم. تمام تمرکزم روی طرف دیگهی ماجرا بود، اون قسمت که ما انتخاب میکنیم چطور واکنش نشون بدیم.
اولین کسی باشید که یک دیدگاه ارسال میکند.