۱. کلوب دات کام. جزو اولینها و یقینن خوش اقبالترین شبکه اجتماعی ایرانی. توی دههی هشتاد و تقریبن از همون اوایل که سر و کله فیسبوک و یاهو۳۶۰ و امثالشون پیدا شد، کلوب هم شروع به کار کرد. گویا تعداد عضوهاشون از میلیون گذشته و این برای سایتی که مخاطبای بالقوهش به ۱۰۰ میلیون نمیرسن خیلیه. کلوب دات کام رو آقایی به نام محمدجواد شکوری راه انداخته بوده و حالا این شبکهی اجتماعی تقریبن متروکه، قراره برای همیشه بسته شه.
۲. کلوب سایت واقعن جالبیه. در کل تمام زحمات آقای شکوری جالبن. ایشون و تیمشون پشت سایتای کلوب، میهن بلاگ، آپارات، فیلمیو و احتمالن چندتای دیگهن. نکته رو گرفتید؟ با فیلتر شدن فیسبوک و بلاگر و یوتیوب و نتفلیکس(آخری نه از داخل) ایشون کلوب و میهن بلاگ و آپارت و فیلمیو رو کردن. یه جور قلاب همیشه آماده دارن ایشون که آمادهس برای مواقع گلالودی آب. به طرز طنزآمیزی ایشون توی بلاگشون از شرایط بد فعالیت توی ایران شکایت هم داره حتی.
۳. با داغ شدن بازار پیام رسان ها (انقلابی که وایبر شروع کرد و با تلگرام به ثبات رسید) ایرانی ها هم تلاش کردن یه نمونه وطنی بسازن: بیسفون. پروژه پر سروصدایی که مثلن چهرهی برجستهای مثل کارن همایونفر در مورد مسایل صوتی(!) و شخص نسبتن شناختهشده ای مثل بزرگمهر حسین پور به عنوان گرافیست(؟!) توش بودن. با همهی سر و صداهاش بیسفون به هیچ جا نرسید. جمعیت خیلی خیلی کمی حاضر شدن برن سراغش. چرا؟ بی اعتمادی به نرم افزار ایرانی.
۴. کلوب شرایط خوبی داشت. به ادعای خودشون کاربرای میلیونی داشتن. بین افراد جوون اواسط دهه هشتاد هم خیلیا بودن که توش عضو بودن. یعنی تونسته بودن یه اعتماد نسبی و یه جذابیت هرچند گذری برای کاربرای ایرانی داشته باشن. ولی سرانجامش؟ آخر پاییز امسال برای همیشه از اینترنت محو میشه. این یعنی چی؟ یعنی کپی محض و پیاده سازی محصولی که خارج از ایران بوده و جواب پس داده کافی نیست. چیزی که این وسط جا مونده خلاقیته. که خب واضحه: از حوزه تخصص آقای شکوری خارجه. ایشون فقط کپی بلدن.
۵. یکی از چیزایی که توی ایران میبینیم اینه که فعالها(!)ی تازه نفس خیلی تلاش میکنن که ایدههایی که قبلن پیاده شدن رو بومی سازی کنن و بیارن توی ایران. خب دیجیکالا و اسنپ به خاطر تحریم بودن ما از طرف آمازون و علاقه نداشتن اوبر به ایران موفق شدن. ولی آیا این یعنی همه باید تقلید کنن؟ نه. متاسفانه صنعت مردهی نرمافزار ایران چیزی جز یه بازار تقلید نیست. بهونه زیاده. مثلن میگن خارج از سیلیکون ولی بودن یعنی شرکت شانسی برای موفقیت بینالمللی نداره. ولی مشکل اینجاست که بازار ایزولهی ایران باعث شده که آدمها سوداگر بهجای حریص بازار بینالمللی بودن، به بازار بکر داخلی بسنده میکنن. این شاید اولش خوب باشه ولی اصلن آینده جالبی نداره. تمام منفعت این کسب و کار ها منوط به اینه که شرایط بد بمونه و ارتباط ایران همچنان با جهان محدود باشه.
- صنعت خودروی کشور رو نگاه کنید. ایران خودرو و سایپا که همه با نفرت ازشون حرف میزنن، حاصل همین بومی سازیان. آیندهی نرم افزار ما اینه، اگر همینطوری ادامه بدیم.
- تعطیل شدن کلوب اتفاق خوش آیندیه. وقتی سایتی با کاربرای میلیونی به این سرانجام میرسه، میتونه تلنگری باشه به افرادی که فکر میکنن کپی کردن صرف، کافیه.
- من – رضا کشاورز – البته با آقای شکوری خصومت شخصی ندارم. حتی مثلن سالهای قبل، به نظرم میهنبلاگ منطقی ترین و بهترین سرویس وبلاگ فارسی بود.
- بلاگفا رو از قلم نندازیم، تیم پشت بلاگفا حتی سعی کردن یه موتور جستجو هم بسازن که البته پایانش اصلن خوب نبود.
- الکامپ پارسال یه استارتاپ ایرانی دیدم که کل سرویسش این بود: باهاش تو تلگرام میتونید پیام تبلیغاتی ارسال کنید. این هم وجههی دیگری از همین صنعت مردهس که بجای خلاقیت، قارچ وار حول محصولات موفق دیگه رشد میکنه.
من یادمه خیلی قبل از فیس بوک که سال ۲۰۰۸ با اوباما افتاد سر زبونها، کلوب رو داشتیم. با این حال اون زمان که ملت کلوب بودن، فکر میکنم دور دور مایاسپیس و اورکات و امثالهم بودش. با این حال،من همیشه توی ذهنم کلوب رو با امکاناتی میدیدم که بعدا فیس بوک اونها رو عرضه کرد و کاملا مایاسپیس و دیگران رو از بازار بیرون انداخت…
تایملاین شخصی، چت با دوستان، گروهها و امکان داشتن یه صفحه که روش بنویسی که دیگران فقط بتونن نظر بدن! و اشتراک عکس و فیلم و مطلب و اشتراک مطلب توی سایتهای دیگه که اصطلاحش داغ کردن یا همچین چیزی بود که حتی توی بالاترین هم استفاده میشد(هرچند خود بالاترین هم کپی از دیگران هستش!)
با این حال، لااقل میتونیم بگیم که کلوب از فیس بوک قدیمی تره و اگر کپی هم باشه، کپی از مایاسپیس و امثالهم هست نه فیسبوک.
ممنون بابت شفاف سازی و همینطور جزییات جالب.
مطلب خوبی بود