داستان یک روانشناس که از بدِ روزگار سر از آشوویتس درمیاره. آقای ویکتور تجربیاتش رو توی کمپهای نازیهای جنگ جهانی دوم، تبدیل کرده به کتاب. تجربیاتی که شاید وحشتناکترینِ اون چیزهایی که از آشوویتس شنیدیم نباشن، چون که ایشون به هر حال جزو اون دستهایه که جان سالم به در برده، ولی خب بازم اگر آدم خودش رو توی اون شرایط تجسم…
برچسب: معرفی
در مواجهه با مشکلات روحی و عاطفی و روانی، شاید بهترین راه حلی که به ذهنمون برسه مراجعه به یک روانشناس/روانکاو/مشاور باشه. منطقیه. نیاز داریم که با مسائلمون رو با یکی در میون بذاریم و البته توقع هم داریم اون شخص بتونه در درجهی اول بهمون گوش کنه تا به حس شنیده شدن برسیم، و بعد هم ما رو درمورد مشکلمون راهنمایی…
توییتر که معرف حضور هست؟ یه جا که مردم میان و هرچی خواستن مینویسن. ولی خب نه! هرچی هم نمیتونن بنویسن. اگر با سیاستهای توییتر منطبق نباشه حرفتون، خیلی راحت توسط آقای جک دورزی و همکارانش حذف میشه. حالا اما پای یه رقیب وسطه: مَسْتِدان (که البته بین ما ایرانیا ماستودون هم تلفظ میشه) یه شبکهی اجتماعیه که از نظر کارایی تقریبن…
۱. در جهانی که مدام از سعی و تلاش و سخت-کوشی روضه خونده میشه و آدمهایی میبینیم که انگار با شغلشون ازدواج کردن و ساعات ترسناکی(!) از روز رو به اون اختصاص میدن، کتاب (درواقع مقاله) برتراند راسل به اسم در ستایش بطالت، نظر کاملن متفاوتی داره که خوندنش (که بیشتر از یک ساعت هم فکر نکنم وقت بگیره) یه جواریی واجبه.…
خبر خوبی که شنیدم این بود که یکی از کارهای بهرام بیضایی این روزها داره در تهران روی صحنه میره. نمایش در روزگارِ نعمان بن امرؤ القیس (نعمان یکُم)، ششمین امیرِ لخمیان و پدرِ منذر بن نعمان، میگذرد که از بهرِ پذیراییِ شاهِ ایران، یزدگرد یکم، خورنق میسازد و سِنِمّار معماری است که بدین کار گماشته میشود (خلاصه نمایش از ویکیپدیای مجلس…
داستان پهلوون اکبر، داستان پهلوون شهره که به احترام دعای یک مادر، تن به شکست میده تا پسر اون مادر شاد بشه. داستان شبیه داستان معروف پوریای ولی به نظر میاد، درسته. اما مثل شب هزار و یکم، اینجا هم بهرام بیضایی با اقتباص از یک داستان معروف، نمایشنامهای نوشته که ظرافتش نقطهی قوتشه. پهلوان اکبرها شاید جایی در دنیای امروز دیگه…
۱. کتاب جدید مارتین مک دونا که اسمش هست A very very very dark matter و ترجمهش شده یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه، چاپ شد. اکتبر ۲۰۱۸ این نمایشنامه در لندن روی صحنه رفت. حالا هم وقتی هنوز حتی عرق بازیگراش سرد نشده، توسط نشر بیدگل و با ترجمهی بهرنگ رجبی به بازار اومده. هرچند حس چندان خوبی به خوندن کار…
ادامه این نوشتهیک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه – مارتین مک دونا
امروز بعد از مدتها سر-شلوغی فرصتی دست داد که فیلم ببینم. از ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ هنوز فیلمی ندیدم و حال بررسی هم نبود. از قدیمیتر ها هم نتونستم مورد دلخواه پیدا کنم تا اینکه رسیدم به وقتی همه خوابیم از بهرام بیضایی. این فیلم رو ده سال پیش دیده بودم یه بار و با یه جور دلتنگی برای دیدن فیلمهای بیضایی که…
مشکل رایجی که خیلی وقتا مطرح میشه ازم اینه: من سی پلاس پلاس رفتم کلاس یاد گرفتم ولی الان تصمیم گرفتم بیام سراغ پایتون. خیلی زور داره بخوام دوباره کلاس برم. راه حل دیگهای نیست؟ جواب امیدوارکنندهای دارم. اگر یه زبان برنامه نویسی رو یادگرفتید (در سطح مقدماتی) معنیش اینه که درواقع شما اول برنامهنویسی رو یاد گرفتید، و بعد برنامه نویسی…
۱. اگر کتابهای خانهی خانم پرگرین برای بچههای خاص رو خونده باشید، توش به یک کتاب اشاره میشه به اسم Tales of the Peculiar که در واقع حاوی داستان هاییه از بچههای خاص. کتاب در کتابه درواقع. حالا رنسوم ریگز اومده همین کتابی که توی کتابش بهش اشاره میکنه رو هم نوشته. کتاب جالبی هم شده از قضا. البته گویا در طی…