۱. قبلن یه مطلب داشتم درمورد آسیب های نگاه کردن طولانی مدت به مانیتور و یه راه حل کوچولو براش. پیامم یه مطلب باحال داره در مورد رنگ و شدت نور مانیتور و تاثیری که روی چشم میتونه داشته باشه. این دو تا مطلب شاید خیلی ساده باشن و نصف چیزایی که توشون گفته شده بدیهی به نظر برسه، اما متاسفانه خیلی…
برچسب: هنر
۱. یک مادر که دخترش به طور ناعادلانهای کشته شده، میخواد حق خودش رو (یعنی اعمال عدالت) بگیره. یکی از کارایی که میکنه اینه که سه تا بیلبورد رو اجاره میکنه تا پیامش رو به گوش بقیه برسونه، سه تا بیلبورد خارج از شهر، توی جادهای که تقریبن هیچ کس دیگه ازش استفاده نمیکنه. سکانسی که این پایین هست، یه نمونه خوب…
۱. تا حالا از موسیقی حرف زیادی زده نشده توی این بلاگ. توی مطلب – که شاید ادامه دار باشه – از تم جدی و یکم زیادی کامپیوتری (مخصوصن این اواخر) دور میشیم. اول موزیک خواستم معرفی کنم. ولی رسیدم به موزیک ویدیو. موزیک ویدیو چیزیه که میتونه خیلی خوب باشه، اگر خلاقیت توش خرج بشه. یعنی صرفن یه خواننده نباشه که…
۱. ننه دلاور یه فروشندهی دوره گرده. ینی یه درشکه/گاری داره و دوره میگرده. هرچی گیرش بیاد میخره و گرونتر میفروشه. مخصوصن چیزایی که به درد سربازا میخورن. آخه سربازا راحت نمیتونن برن اینور و اونور و مجبورن از اون خرید کنن. ننه دلاور سه تا بچه هم داره که باهاشن و کمکش میکنن. البته سرنوشت هرکدوم متفاوته و پر از فراز…
۱. کتابیه که اسمش کاملن واضح میگه محتوا چیه: نود و هفت چیز که یه برنامه نویس باید بدونه. یا بهتره بگیم نود و هفت نکته که دونستنش به یه برنامه نویس کمک میکنه که برنامه نویس بهتری بشه. کارهای خورد و ریزی مثل کامنت گذاری و اهمیتش و شیوهی درست انجام دادنش گرفته تا اهمیت استفاده از نرم افزار های ورژن…
۱. نیروهای انگلیسی و فرانسوی می خوان بندر دانکرک رو ترک کنن. از سمت خشکی راهشونو آلمانها بستن و از سمت دریا هم آلمانی ها دردسر زیادی برای رد شدن کشتی ها درست می کنن. فیلم دانکرک، فیلم آخر کریستوفر نولن درمورد انتهای نبرد دانکرک و وقتیه که انگلیسیها دارن سعی می کنن بندر رو ترک کنن. ۲. کریستوفر نولن این دفعه…
۱. یه زن که تک و تنها، بی هیچ حمایتی، بی هیچ همراهی، بی هیچ برنامهای و حتی بدون گذرنامه راه میفته میره لندن که پناهنده بشه اونجا. از اونجایی که دلیل و بهانهای برای پناهنده شدن نداره، درخواست پناهندگیش رد میشه و حالا باید بدون حمایت از طرف دولت انگلیس، بدون آشنایی که بتونه بهش تکیه کنه و حتی بدون حق…
۱. آلمانیها – در جریان جنگ جهانی دوم – پیامهاشون رو بهصورت رمزنگاری شده رد و بدل میکنن. برای اینکار از یه الگوریتم خاص و یه ماشین(انیگما) استفاده میکنن که این الگوریتم رو روی ورودیهاش(پیامها) اعمال میکنه. توی انگلستان که توی جبههی مخالف آلمانه، دارن تلاش میکنن که این ماشین رو و الگوریتمش رو بشکونن تا بتونن متوجه پیامهای سری آلمانیها بشن.…
۱. اگر چشمتون به نامه های اداری خورده باشه حتمن این سوال براتون پیش اومده که چرا انقدر با کلمات منقرض شده و جملهبندیهای دست و پا گیر طرفیم؟ واقعن تلخه که توی نامههای اداری اصرار بر اینه که زبان نامه چیزی باشه درخور تفاخر (بهتر بگم: کلمات لاکچری-کلاسیک.) اما در واقع کار درستتر اینه که تلاش کنیم صراحت رو رعایت کنیم.…
۱. نیل دایموند ترانهای داره به اسم آمریکا. اینجوری شروع میشه: مسافت زیادی رو سفر کردیم، بدون خونه، اما نه بدون ستاره … آزاد، فقط می خوایم آزاد باشیم، به هم نزدیکیم(!) و پابند یک رویا … با کشتی و با هواپیما دارن میان به آمریکا هیچوقت به پشتسرشون نگاه نمیکنن دارن میان به آمریکا… ادامه این موزیک هم دربارهی همین موضوعه:…