۱. اگر کتابهای خانهی خانم پرگرین برای بچههای خاص رو خونده باشید، توش به یک کتاب اشاره میشه به اسم Tales of the Peculiar که در واقع حاوی داستان هاییه از بچههای خاص. کتاب در کتابه درواقع. حالا رنسوم ریگز اومده همین کتابی که توی کتابش بهش اشاره میکنه رو هم نوشته. کتاب جالبی هم شده از قضا. البته گویا در طی…
برچسب: پیشنهاد
۱. ضحاک ماردوش و به پایان رسیدن سلطنت هزاااار سالهش، ماجرای ترجمهی هزار و یک شب از فارسی به عربی بعد از فتح ایران توسط اعراب، زنی که در یک جامعهی مردسالارپنهانی وبی اجازه کتاب ممنوعهی هزار و یک شب رو میخونه. این سه، هرکدوم داستان یک پرده از نمایشنامهی شب هزار و یکم بهرام بیضایی ان. ۲. بهرام بیضایی خیلی خوب…
۱. جسپر دین پدر عجبی داره. پدری منزوی و بیکار که فقط دوست داره مطالعه کنه و فلسفه بافی کنه و حتی ترجیح میده خودش به پسرش سواد یاد بده تا اینکه اونو بفرسته مدرسه. رمان جزء از کل از زبان جسپر دین روایت میشه که علاوه بر این پدر، عمویی هم داشته که از قضا مشهورترین و حتی محبوب ترین تبهکار…
۱. وینستون چرچیل یقینن معروفترین و احتمالن محبوبترین سیاستمدار انگلیسیه. فیلم تاریکترین زمان(ساعت؟) داستان روزهای اول نخستوزیری چرچیل رو نشون میده، در اوایل جنگ جهانی دوم، وقتی که نخستوزیر قبلی چندان با برنامه نشون نداده. چالش اصلی چرچیل در این زمان تصمیمگیری درمورد ۳۰۰ هزار سربازیه که توی بندر دانکرک گیر افتادن. ۲. یه اتفاق باحال که افتاده اینکه که دو کارگردان…
۱. چارلی باکت یه پسر فقیره که با پدر و مادر و پدربزرگها و مادربزرگهاش زندگی میکنه. هدیه تولد هرسالش یه چاکلت باره. ویلی وانکا هم یه مرد مرموز و عجیب غریبه که صاحب بزرگترین و بهترین کارخونه شکلات سازی جهانه. ورود آدمها به کارخونه آقای وانکا ممنوعه. اما یه روز تصمیم میگیره به ۵ نفر امکان ورود و گشت و گذار…
۱. یه خونه آسایشگاه مانند هست که توش خانم پرگرین از یه سری بچهی عجیب غریب نگه داری میکنه. مثلن یکی که آتیش درست می کنه بی هیچ وسیلهی جانبیای یا یکی که دو تا دهن داره و یکی که می تونه با زنبورا حرف بزنه و بهشون دستور هم بده حتی یا یکی دیگه که نامرئیه. درکل دنیای بامزهایه. ولی اتفاقای…
۱. بدیهیه که بعد این همه سال زندگی، همهی ما در فکر کردن قهار شدیم دیگه. اما مسئله اینجاست آیا واقعن بی نقصیم؟ نه. به هیچ وجه. توی تصمیم گیری های روزانه بارها بین گزینهها گم میشیم. یه مطلب رو بارها مرور میکنیم و هی گم میشیم. گول تبلیغات و گویندههای اخبار رو میخوریم. توی کارای بلند مدت انرژی و انگیزهمون تحلیل…
۱. اول اینو بخونید: برای تسکین این درد نه مرحمی لازم بود و نه طبیبی. گاهی باید فریاد زد؛ اما نه تنها و نه با خود. فقط یک همدرد، یک همدرد می توانست او را آرام کند، تا از درد بگوید و از درد بشنود؛ اما در میان این برهوت چه کسی یا چه چیزی می توانست با او از دردی مشترک…
۱. هر آدمی باید بدونه که توی زندگی داره برای چی می جنگه. مردی به نام اوه داستان زندگی مردیه که به این جمله اعتقاد داره و خب توی برههای از زندگیش که چیز زیادی برای جنگیدن نداره، باهاش آشنا میشیم. یه پیرمرد بازنشسته ی بداخلاق و سختگیر که کسی ازش خوشش نمیاد، شاید گزینهی شماره یک آدم برای شناختن نباشه، ولی…
۱. یک مادر که دخترش به طور ناعادلانهای کشته شده، میخواد حق خودش رو (یعنی اعمال عدالت) بگیره. یکی از کارایی که میکنه اینه که سه تا بیلبورد رو اجاره میکنه تا پیامش رو به گوش بقیه برسونه، سه تا بیلبورد خارج از شهر، توی جادهای که تقریبن هیچ کس دیگه ازش استفاده نمیکنه. سکانسی که این پایین هست، یه نمونه خوب…