۱. اول اینو بخونید:
برای تسکین این درد نه مرحمی لازم بود و نه طبیبی. گاهی باید فریاد زد؛ اما نه تنها و نه با خود. فقط یک همدرد، یک همدرد می توانست او را آرام کند، تا از درد بگوید و از درد بشنود؛ اما در میان این برهوت چه کسی یا چه چیزی می توانست با او از دردی مشترک سخن بگوید. تنهایی نمی شود تنهایی را علاج کرد.
این ها درمورد اسماعیله. یه مرد که تک و تنها زده توی دل بیابون که یه اسباب بازی فروشی بسازه.
۲. امان نامهی شب یه مجموعه داستان کوتاهه شامل هفت تا داستان. متن بالا از اولین داستانشه. چیزی که داستان ها رو به هم ربط میده از یه طرف نگاه نسبتن تلخیه که به دنیا دارن آدمهای این داستانها و از طرف دیگه هم تخیلات نویسنده خیلی خوب میتونه واقعیت و خیال رو با هم ترکیب کنه و یه سری جاها حتی نمیشه این دو رو از هم تشخیص داد. توی داستانها موضوعات و شخصیتها هم جالب و جذابن: یه پسر بچه که شبا خودشو خیس میکنه و واسه همین ملامت میشه همیشه، یه شاگرد میوه فروشی که عاشق شده، یه خونواده فقیر با یه پدر قمارباز و … . هر داستانش در کل دنیای خودشو داره.
۳. اماننامهی شب رو علی اردلانی نوشته. این اولین کتاب نویسندهس. انتشارات نگاه کتاب رو چاپ کرده. چاپ اول کتاب برای اواخر سال نود و ششه و احتمالن هنوز همه جا قابل تهیه نباشه. اما خب هم نمایشگاه کتاب نزدیکه و هم انگار میشه از سایت خود ناشر خرید کتاب رو.
۴. کمی گلایه: من یه مجموعه شعر ازشهیار قنبری دارم با تیراژ ۱۱هزار تا. چند تا کتاب از اواسط دهه هشتاد دارم که تیراژشون بین ۳ تا ۵ هزار تاست. دو تا نمایشنامه دارم واسه همین ۲ ۳ سال پیش با تیراژ هزار تا. و این کتاب هم که تازه چاپ شده، تیرازش ۵۰۰ تاست. خیلی سیر نزولی ترسناکیه. ۱۱ هزار کجا و ۵۰۰ کجا. تازه تلخی ماجرا اینه که همون ۱۱ هزار تا رو هم اگر با مثلن تیراژ نیم میلیونی، اونم فقط برای چاپ اول کتابای مثلن موراکامی مقایسه کنیم وضع بدتر هم میشه. مطالعه-ستیز بودن یکی از مفاخر فرهنگی ماست و فقط واسه امروز نیست. البته شاید مثلن کتابای دیجیتال و مارکتهایی مثل فیدیبو هم توی این قضیه دخیل باشن، اما در کل ترسناکه وقتی مثلن ببینی کتاب مردی به نام اووه که ۶ ۷ سال پیش چاپ شده، چند میلیون فروش داشته، اما مجموع کتابهای همهی نویسندههای مطرح معاصر ما روی هم حتی به میلیون نتونن احتمالن نزدیک بشن. در کل عجیبه حتی. عجیب. نویسنده هایی که خیلی هاشون هیچ حرفی برای گفتن ندارن و صرفن توی کویری مثل ایران تونستن صاحب اسم ورسم بشن و از اون طرف هم آدم هایی که انگار لذت شنیدن قصه و خوندن داستان رو نشناختن هنوز. صرفن برای بهبود روحیه و مثلن-پیشرفت-کردن-شخصیتی حاضرن اراجیف تجاری و جیب خالی کن رو بخونن.
- امان نامه شب در سایت انتشارات نگاه
- امان نامه شب در گودریدز
راجع به پاراگراف آخرت ، این شاید برمیگرده به این که هر محتوایی خاص ادبیات که با اسم ایرانی منتشر میشه ، یجوری تو ذهنمون کردن که دریوریه اما اگه خارجی بود دیگه عالی ، اون ایرانی هایی هم که گاهی دیده میشن به صرف کپی کاری میتونن رشد کنن ، ی معلمی داشتم همیشه میگفت تهاجم فرهنگی یعنی این که تو بجای ادبیات سرزمینت ادبیات ی کشور دیگر و بخونی ، تقصیری هم نداریم کسی نبوده که فرقشو بهمون بگه
[…] کتاب. معروف ترین کتاب The Fault in Our Stars بود و ناشناسترین اماننامهی شب علی اردلانی. امسال روی ۲۵ تا برنامه ریزی کرده بودم ولی به عدد جالب […]