۱. ضحاک ماردوش و به پایان رسیدن سلطنت هزاااار سالهش، ماجرای ترجمهی هزار و یک شب از فارسی به عربی بعد از فتح ایران توسط اعراب، زنی که در یک جامعهی مردسالارپنهانی وبی اجازه کتاب ممنوعهی هزار و یک شب رو میخونه. این سه، هرکدوم داستان یک پرده از نمایشنامهی شب هزار و یکم بهرام بیضایی ان.
۲. بهرام بیضایی خیلی خوب توی این اثر ۳ نمونه از جوامع ضد زن و ضد آگاهی رو با داستانهایی جالب نشون میده. هرچند یقینن تماشاش لذت بیشتری داره، در این روزها که تئاتر ما بیضایی نداره و نمایشهای لاکچری(!!!) صحنهها رو دارن تسخیر میکنن، خوندن همچین کاری دلخوشی خوبیه.
پ.ن. اینها قضههای هزار و یک شب نیستن، اینها داستانهایی در بارهی هزار و یک شب در اعصار مختلفن.
[…] داستان معروف پوریای ولی به نظر میاد، درسته. اما مثل شب هزار و یکم، اینجا هم بهرام بیضایی با اقتباص از یک داستان معروف، […]