۱. چند روز پیشا بود که یه عکس پخش شد تو اینترنت، با اسم یه خروار سایت که به دومین آیآر ختم میشدن و ادعا شد که اینا سایتای دولتی ایرانن و توسط داعش(!) هک شدن. خبر واقعن جالبی بود. و جالبترش اینکه برعکس این دست اخبار که آدم توقع داره از آدمای اهل تکنولوژی بشنوه، بیشتر رو زبون بیگانه با تکنولوژی ها افتاده بود. مثلن توی جمعی، یه آقایی برگشت و کاملن کنایه آمیز به من(!) گفت مهندس، همه سایتاتونو هک کردن که! پس شما چیکار میکنین؟ البته که خبر همونطور که واضحه جعلی و تخیلی بود و زادهی توهمهای عجیب و غریب بعضی آدمها و تکذیبیه هم براش صادر شد، اما تکذیبیه به اندازهی خود خبر جذابیت نداره و واسه همینه که هنوزهم که هنوزه این خبر داره دست به دست میچرخه.
۲. بعد از ماجرای تروریستی تهران و لندن و منچستر و اون رفتار نهچندان دلنشین تیم ملی عربستان (خلاصه: توی مسابقه عربستان-استرالیا وقتی نوبت به یک دقیقه سکوت به احترام کشتههای حادثههای تروریستی اخیر میرسه، بازیکنای عربستان کاملن بیتفاوت به قضیه شروع به گرم کردن میکنن) یه اتفاق هکری دیگههم افتاد. یه اسکرینشات دست به دست شد که گویا درواکنش به این مسآله، یه سری جوون ایرانی سایت وزارت ورزش عربستان رو هک کردن و فصحه اصلیش رو با پیغام پرخاشگرانه و کریخونی پر کردن. واکنشها به این مساله هم در نوع خودش جالب بود. خیلیها خوشحالی میکردن ازاین اتفاق و با افتخار از این اتفاق با شکوه حرف میزدن. همچنین اتفاقی پارسال حین المپیک هم افتاد. بعد از حریف و حدیثهای سر مدال وزنه بردار ایرانی( بهداد سلیمی اگر اشتباه نکنم) سایت فدراسیون جهانی وزنهبرداری هم انگولک شد.
۳. هرچند که برای خیلیها این اتفاقات جذاب بودن و خواهند بود، اما درواقع اینها جزو فاجعهها حساب میشن. کار توی چندتا لایهی متفاوت میلنگه. اولین قسمت اینکه این کارها غیر قانونی ان. نیازی به توضیح نیست که هیچ کار درستی رو نباید با الوده کردنش به مسایل غیر قانونی نابود کرد. در درجهي بعد با احساسات کاملن نابالغ طرفیم. درسته که اون اتفاقها اصلن برای ما دلنشین نبوده(خبر مرگ آدمها برای هیچکس دلنشین نیست) اما این که برای تخلیه خشونت خودمون واصل بشیم به یکسری عمل پرخاشگرانه هم اصلن جالب نیست. حدسی که میشه زد اینه که هردوی اون نفوذها به احتمال زیاد کار یکسری نوجوون و جوون سربههواس. سومین مورد اینه که هرچند که گفت جملهی دمشون گرم سایت عربستانیا رو ترکوندن میتونه دلنشین باشه، ولی متاسفانه این اتفاق اصلن چیز مهم و قابل توجهی نیست. از اونجایی که محتوای این سایتها احتمالن یکسری خبر نه چندان مهمن و مخاطباشونم چندان وسیع نیستن، بدیهیه که با امنیت چندان استواری سروکار نداشته باشیم. (البته که اونقدر هم روهوا نیستن این سایتها و مهارت اون هکرای سهلانگار رو هم نباید دست کم گرفت). یه مشکل دیگهای که هست اینه که توی فرهنگ ما واکنش عصبی و پرخاشگرانه کاملن اولویت داره به پیگیریهای بالغانه و از روی تعقل و تفکر. لازم نیست حتمن مساله بینالمللی باشه. فکر کنم همه حداقل یه بار توی اداره ها برخورده باشن به ادمی که وقتی کارش پیش نمیره، ترمز ببره و بیخیال ادامه دادن بشه و با یه فحش و فریاد سالن رو ترک کنه. جالبی مساله اینه که این آدمها به طرز عجیبی بعد از این عمل حس پیروزی دارن و اصلن حواسشون نیست که برای کار دیگه ای اومده بودن. احتمالن وقتی به خونه برسن و وقتی هیجان کاذب اون فتح ظاهری فروکش کنه، تازه متوجه گندی که زدن بشن.
۴. پاراگراف قبلی خیلی کوتاه به چندتا مورد اشاره کردم. البته که هرکدوم رو میشه خیلی بیشتر از اینها بسط داد ولی فکر میکنم زیادی هم درگیر این چیزای منفی نشیم بهتره.
۵. یه معضلی که هست خود کلمهی هک و هکره. مفهومی که هکر توی جامعهی ما به ذهن مخاطب القا میکنه (و دقیقن همون چیزی که توی این متن معنی میداد) در واقع یه تصور غلط و ناشی از ناآگاهیه. تصور اکثریت ما از هکر، آدمیه با مهارتهای بالا توی کار با کامپیوتر و حتی یه سری قدرت ماورایی و جادوویی که هرکاری که خواست میکنه و میتونه در عرض ۲ دقیقه سرک بکشه توی حساب فیسبوک و توییتر و تلگرام ما و همه اسرارمون رو بر ملا کنه . و البته که هکر بودن یه فضیلت اخلاقی هم حساب میشه. این تعریف و این برداشت نه تنها کاملن دوره از منش و شخصیت هکرهای واقعی، بلکه به طرز عجیبی غمانگیز هم هست. توی این تعریف به صورت غیر مستقیم داریم آدم هنجار شکن و بیقانونی رو تعریف میکنیم که هیچ حد و مرزی برای خودش و هیچ احترامی برای حریم شخصی آدمها قایل نیست. درواقع داریم فردی رو با مجموعه ای از رذیلتهای اخلاقی، تبدیل میکنیم به نمونهی خوبی از انسان فاضل و دانا. خیلی تلخه که کار به اینجا رسیده. خیلی تلخه که قانونشکنی فضیلت حساب میشه. کوچیک یا بزرگش هم مهم نیست. خیابون یه طرفه رو ویراژ دادن و صف نون و اتوبوس رو پیچوندن رو خیلی ها با برچسب زرنگی چسبوندن، تبدیل میکنن به چیزی برای فخرفروشی.
۶. البته که این تعریف مرسوم از هک و هکر خیلی دور از واقعیت امره. احتمال داره توی یه مطلب جدا درباره هکرها بنویسم ولی اگر بخوایم هک و هکر رو توی یه عبارت کوتاه تعریف کنیم، این میشه: هک یعنی استفاده از یک روش سریع و هوشمندانه برای حل مشکلی تکنیکی و غلبه بر محدودیتها و هکر یک برنامهنویس کنجکاو است که صدمهای وارد نمیکند و حتی باعث تحکیم انتقالات میشود. این تعریف رو از ویکیپدیا برداشتم.
[…] دست به کیبورد اخیرا توی وبلاگش مطلبی آورد با عنوان { هک و بیقانونی و بیسوادی اجتماعی } در رابطه با فرهنگ ما مردم نسبت به برخورد های […]